۱۱۶. ویزیت
امروز اولین بار تو آتنز با مامان گلی ام رفتم ویزیت دکتر. بابایی ام جلسه داشت ما رو رسوند و رفت. البته اشتباهی رسوند و الکی می خواستن بهم واکسن بزنن. مامانم فهمید رفتیم یه جای دیگه. اینجا با برزیل خیلی فرق داشت. اول یه پرستار امد قد و وزن ام رو گرفت و کلی سوال های عجیب پرسید از مامانم. که مدرسه میرم یا نه. خونه مون سیستم هوشمند دود داره یا نه. یا مثلا ماشین مون صندلی بچه داره یا نه. یه فرم سابقه بیماری هم مامانم پر کرد. بعد هم قد و وزن ام رو گرفت. شده بودم ۲۲ و ۶۰۰ پوند. چون ظهر بود و ساعت خوابم کلی هم گریه کردم. بعد یه خانم دانشجو امد دوباره همه اون سوال ها رو پرسید. خیلی هم تازه کار بود. من گریه میکردم هول میشد. ولی بهم یه کت...